فریاد عشق

نبودتو...

خاموش میشوم، و مکث میکنم...تو آه میکشی

من گریه میکنم، دیوانه میشوم  تو روی دفترم،

یک قلب میکشی ...یک راه میکشی

من روی راه تو، صد اشک میچکد

تو قهر میکنی، یک ماه میکشید

من روی ماه را، نقش تو میکشم 

تو ناز میکنی...آرام میشوم..

تو با مداد سبز، آغاز میکنی...یک راه میکشد

یک دشت میکشی...یک عالمه فلوت، پر آهنگ میکشی

من سنگ میشوم...با جوهر سیاه، تصویری از خودم دلتنگ میکشم

بی رنگ میشوم...چون سنگ میشود

و روی راه را، یک " ضرب " میزنید 

 

  آزرده میشوم...از دوری تو باز

 افسرده میشوم لبخند میزنی...

 

 

من روی صورتت، صد بوسه میزنم

 

دیگر نمیروی، آرام میشوم بیدار میشوم...اما تو نیستی...

 



نظرات شما عزیزان:

دایی احمد
ساعت16:25---9 مرداد 1391
سلام عزیزم ممنونم که سر زدی نظر دادی و لینکیدی من هم شمارو لینکیدم بازم سر بزن بهم بازم با یه عکس جدید آپم دیر نکنی
راستی نه بچه جنوب نیستم بچه یزدم اما برا عکاسی زیاد میام جنوب چون سوژه های زیبایی برا عکاسی داره


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:,ساعت1:17توسط Mina | |